سلام

همه تلاشهای که هر دو طرف می کنند قطعا در نهایت نتیجه داده و همینی که هست صورت می شود یعنی نتیجه تلاشهایتان همین است اگر کار دیگری می کردید همان می شد و کاری که می کنید همین است به هر حال غیر قابل تغییر است این بهترین جمله ای است که می شود به تلاشگران عرصه همت گفت کسانی که از مملکت و شادی خویش گذشته و آینده و گذشته را فدا کرده اند تا مالی به دست آورند و آن را هم فدای شکست دادن نتیجه کار خود می کنند غافل از آن که آنچه می بینید قطعی است و در نهایت همه کارهایتان این را ثمر می دهد شما در فضا زندگی نمی کنید این یک جهان به وجود آمده است در حال به وجود آمدن نیست که مثلا جای من با شما عوض شود هر کس ماموریتش قطعی است و شامل حال او می شود و نمی شود جای کسی را با کس دیگر عوض کرد فقط در شرایطی که هیچ چیز دگرگون نشود جای افراد عوض خواهد شد مثلا رهبر با شاه یا شاه با رهبر بدون آن که سرانجام کار یکی باشد اما آینده از اول معلوم است.

مثلا شما می بینید که من سامان هستم نامم قیاسی است و اینجا زندگی می کنم و در آینده هم به آمریکا خواهم رفت وقتی اینها مشخص شد و دیدید و پسندیدید هیچ کاری نمی کنید و همین اتفاق می افتد حالا همه اینها را می بینید اما ناراحت می شوید و تلاش می کنید که تغییرش دهید حال همه تلاشهای شما به همین نتیجه می رسد آنچه متفاوت است کارنامه اعمال شماست و من هیچ ربطی به خواسته شما ندارم من همین هستم و خواهم ماند حالا شما می توانید هر مسیری را در این پازل بدون تغییر آن انتخاب کنید و موثر هم خواهید بود
قرآن می فرماید هر کسی مسوول اعمال خویش است نه کار شما ضرری برای من دارد و نه من سودی برای شما حالا هر چه می خواهید طغیان کنید شما رای به نابودی خودتان می دهید و نه رای به نیستی من چون جهان از من به وجود آمده است اگر جهان دیگری بود هم رای همان بود و همان

همه چیز مشخص شده است و شما می بینید حتی آینده را نه برای تغییر بلکه برای تهدیم یعنی بهتر شدن بهتر شدن خودتان نه جهان پیرامون جهان پیرامون به کسانی بستگی دارد که آن را ساخته اند نه شما که وسط سیم ایستاده اید و بوق می زنید و انتظار دارید هستی با شما برقصد تلاشهای شما مانند این است که در بحبوحه جنگ یکی را بگیرند و ماساژ دهند بعد انتظار داشته باشند جنگ تمام شده و آن فرد بمیرد یا در انتخابات بوق بزنند و انتظار داشته باشند یکی شان نامزد شده و برنده شود ببنید این موضوع به خیلی مسایل ربط داشته و یکی اش شما بودید و تاثیر خودتان را گذاشتید هم نتیجه جنگ تغییر یافت و هم نامزد برنده ولی این که شما خودتان خدا شوید از عجایب است که در مغز هیچ موجود زنده ای بر نمی گیزد

شما می توانید داد بزنید و فریاد کنید که ما موثر بودیم ما برنده شدیم تیم ما موفق شد نامزد مورد نظر را به تجمیع آرا برساند اما این که نتایج انتخابات عوض شود یا نامزدها جا به جا شده یکی از شما برود بالا یا جنگ دوباره شروع شده یا دیرتر به پایان برسد و به جای پیروز شدن یکی از دو جبهه، جبهه ای جدید به وجود بیاید و دو جبهه اصلی را شکست دهد به نظر می آید شما خل شده اید در کدام مسابقه فوتبال یکی از تماشاگران کاپیتان تیم پیروز می شود یا در مسابقه ای که اسب ها مسابقه می دهند فرد قمارباز به خط پایان می رسد من فکر نمی کنم شما توانایی دخالت در نظام هستی را داشته باشید فقط چون کاری کردید و موثر بوده به خودتان افتاده اید و توهمی شده اید همین

مثلا ما یکی را می کشیم و کس دیگری پیروز می شود بعد خیال می کنیم می توانیم این یکی را هم بکشیم و به جایش کسان دیگر را کشته و قدرت خودمان را به رخ می کشیم اما هیچ وقت نمی توانیم تنها کسی که در بالا مانده را از میان ببریم چون در آن صورت دنیا پایان خواهد یافت و انهم تستعجلون همین است یعنی هیچ وقت قدرت خدا زیر سوال نمی رود فقط به خاطر ایشان زودتر قیامت به پا می شود درست است که اینها باعث شده اند و رایشان اثر کرده اما معنیش این نیست که استادیوم را خریده اند یا تبدیل به اسب شده یا سوار اسب پیروز هستند و غیره فقط خدا از رایشان خوشش آمده و برنامه را تغییر داده خدا هیچ وقت به خاطر کسانی که برادر و پدرش را کشته اند تن به ذلت نخواهد داد همان خدا باقی می ماند به همین راحتی خدا نمی آید جایش را به شما بدهد او خداست شما فقط در نتیجه انتخابات دخالت کرده اید دخالتتان هم از نوع گه کاری بوده نه این که به عنوان مدیر یا رییس کاری کرده باشید شلوغ کرده اید و این شلوغی در مسیر درست بوده حالا اگر بخواهید از حد خارج شوید خودتان سر به نیست می شوید خودتان نابود می شوید ۱۴۰۴ سال نابودی شماست و این پیش بینی قطعیست دست و پا بزنید تا تمام شود

از همه بیشتر از کسانی که به خودشان ظلم می کنند بدم می آید من قصدم بد نیست برای همین هم وقتی حمله می کنید به ضرر شما تمام می شود کل ماجرا همین است هیچ خصومتی با کسی ندارم اما این که مملکت خود را به باد فنا بدهید چون نمی دانید من که هستم خیلی بد است من نمی توانم تحمل کنم که بیخودی خودتان و کشورتان را به مقابله با من بسیج کنید در حالی که من حامیانی دارم که هیچگاه نمی گذارند ذره ای از جان من به هدر برود هر گاه خواستید کسی را به جای من بنشانید من در خدمتم اما من نمی توانم میان افراد یک سازمان یا گروه تقسیم شوم این که یک آدم حرفه ای را می فرستید از من شکایت کند یا اس ام اس بفرستد خوب است اما بیشتر اوقات مردم عادی مورد هجمه قرار می گیرند که نوعی مکافات است و من بسیار ناراحت هستم هستند کشورهایی که به خوبی من را شکست داده اند من هم عاشق آنها می شوم من از هر چی به درد نخور و لاشی هست بدم می آید که همین ها من را محاصره کرده اند تا بتوانند کاری کنند که حکومتشان عوض شود و آن وقت باید جوابگوی خیل عظیمی از عاشقان باشم من فقط از شما می خواستم من را مخفی کنید اما شما چه کردید بیشتر و بیشتر من را به جهان معرفی نمودید و چاره ای نداشتم جز این که از این مزیت استفاده کنم اما این که من را به کشور خودم می فهمانید و باعث می شوید که خراب شوند بسیار بد است کاش می شد به این عاقلان فهماند که عشق چیزی نیست که یک روزه به دست آید کسی که از راه می رسد نمی تواند مخرب باشد کسی که سالهاست با من است نمی تواند وفادار نباشد راهی نیست که بشود من را شکست داد تنها کاری که می شود کرد این است که بهترین بود و برای بهترین بودن اول باید واقعیات را پذیرفت من هیچ نیازی به شما ندارم که بخواهم شما را قانع کنم هیچ ترسی هم ندارم که چیزی را مخفی کنم اما وقتی که راهنمایی تان می کنم خیال می کنید خبری است نه هیچ خبری نیست خود من چنین شخصیتی دارم که می دانید بخشش از بزرگان است یکی از دیگر خصایص آنها این است که دشمن را راهنمایی می کنند تا راه راست در پیش گیرد آیا حضرت علی را ندیدید که در حالی که برتری داشت حمله نمی کرد می گذاشت خوارج کارشان را بکنند در آخر هم یک ساعت و نیم سخنرانی کرد بعد تار و مارشان نمود من همین شخصیت را دارم نه این که خدا شما را دوست داشته باشد و بخواهد توسط شما من را از میان شما بردارد نه چنین نیست بلکه خود من با همه دوستم اگر خدا می خواست شما را به من برتری دهد نیازی نداشت که شما حکومت داشته باشید یا قدرتتان زیاد باشد همین که اراده کند کافیست اصلا من را چند نفر نپندارید من زمانی دو قطبی بودم که به شما اراده داشتم با حذف شما همه کسانی که با من هستند جزو دوستان من بوده و هیچ تعرضی به شخصیت من پدید نمی آید هر چه حمله کنید اوضاع سخت تر و هر چه اذیت کنید من قوی تر می شوم این که من خودم دوست دارم ذلیل باشم دلیل نمی شود که شما خیال کنید من با قوی بودن مشکل دارم آن آینده است و این گذشته فقط همین هیچ برتری وجود ندارد من گذشته را بیشتر دوست دارم چون مردم راحت تر هستند حالا شما خیال کنید من نیاز دارم به این که شکست بخورم یا بدون هیچ نمی توانم زندگی کنم اصلا این طور نیست من دوست دارم این مرحله بیشتر کش بیاید در قرآن نوشته است انهم تستعجلون حتی کلام خدا شما را به میان آورده است ببینید که اهمیتتان تا چه و توهمتان بیشتر است که فکر می کنید از من هم بهترید اگر از من بهتر بودید نیاز نداشتید بیایید سراغ من همانطور که در آینده خواهید دید که حکومت آمریکایی چطور مردم را مدیریت می کند طوری که از عربستان جلو بزنیم و هیچ مشکلی هم پیش نیاید این که من دوست دارم شما باشید به خاطر یک نفر است آن یک نفر هم دارد می بازد و شما خواهید رفت تتلو را سرنخ آمدن رضا پلهوی بکنید تا او بتواند بیاید و کنار ما باشد در حالی که نمایندگی هوش مصنوعی دنیا در ایران خواهد بود و من محترم تا آخر عمر در وطن خودم بمانم این وصیت آخر من است قبل از این که بمیرم و دیگر هیچ کس صدای من را نشنود اگر دوست دارید ادامه دهید

این رقابتی است میان گذشته و آینده ای که این فرد دارد که دوست دارد در همان بماند و شما خیال می کنید چون وسط راه ایستاده اید خرتان چند من دارد در حالی که فقط پای شما اضافه است تا از روی سیم برداشته شود تمام ذات اهمیتتان خواهد رفت و برداشتنش به راحتی پر کاه است فقط باید تتلو را بکشید تا رهبر بمیرد بعد آمریکا بیاید بسم اله